.............فرهنگ سازان حضرت حجة بن الحسن (عج)

مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگسازان حضرت حجة بن الحسن (عج)

.............فرهنگ سازان حضرت حجة بن الحسن (عج)

مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگسازان حضرت حجة بن الحسن (عج)

مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگسازان حضرت حجة بن الحسن (عج)
کلمات کلیدی

اهمیت آگاهی بخشی با تقویت باورهای دینی

شعر و شاعری

وصیت نامه حضرت امام علی (ع)

یاران امام مهدى‏ علیه السلام

غیبت امام مهدى‏ علیه السلام

شخصیّت امام مهدى‏ علیه السلام

انتظار فرج

مختصری از زندگانی امام حسین (ع)

فضائل امام حسین (ع)

امام حسین (ع) پس از ولادت

ویژگی های امام کاظم (ع)

مظهر ظلمت و تاریکی تحمل دیدن نور و روشنایی را ندارد.

علت دشمنی هارون با امام کاظم (ع)

زندگانی امام کاظم (ع)

شخصیت امام على (ع)

پیامبر و امام شناسی

نمونه ویژگی ها و فضایل امام علی (ع)

لزوم دوست داشتن امام علی (ع)

علت نامگذاری روز ولادت امام علی (ع) به روز پدر

برتری امام علی علیه‌السّلام بر پیامبران الهی (ع)

اهمیت یاد امام علی (ع) بودن

اهمیت محبت و دوست داشتن امام علی (ع)

اهمیت امامت و ولایت وولایتمداری

ضرورت پاسداری از خون شهدا

ویژگی های دروس حوزوی

خاطره فرد ذی فنون و همه فن حریف

شیوه جلو گیری از گرفتار شدن

حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس

آسیب شناسی علوم دینی و فنون

فرهنگ اصطلاحات علوم

آخرین نظرات

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها)

در یکی از روزهای سال ششم هجری قمری خانه پاک علی(علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) با شادی و سرور به پیشواز نورسیده ای می رفت. دختری که سومین فرزند خانواده و اولین دختر حضرت امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود. حضرت زینب (سلام الله علیها) در روز پنجم جمادی الاول سال ششم هجری قمری در مدینه به دنیا آمد.  قطعه ای از بهشت، ص 648.

آسمان بیفشان جای گل ستاره

داده حق به احمد کوثـری دوباره

بـر رخش محمّـد می‌کنــد نظاره

یا زینب یا زینب               خوش‌آمدی یا زینب

جبرییل طبعم امشب این خبر داد

نخــــل آرزوی فاطمــــه ثمــــر داد

ذات حـق به حیدر کوثری دگـر داد

یا زینب یا زینب               خوش‌آمدی یا زینب

این به خانۀ وحی یک بتول ثانی‌ست

لالــه‌زار حسنش صـورت معـانی‌ست

جاری از زبانش وحـی آسمـانی‌ست

یا زینب یا زینب               خوش‌آمدی یا زینب

ای همه ثنایت گفت‌وگوی مادر

آبـــروی حیــــدر! آروزی مــــادر!

وارث کمال و خلق ‌وخـوی مـادر!

یا زینب یا زینب               خوش‌آمدی یا زینب

ای که فوق هاجر آمده مقامت

مـادر مسیحـا گیـــرد احتـرامت

معجزات قــرآن ریــزد از کـلامت

یا زینب یا زینب               خوش‌آمدی یا زینب

ای سرشت زهرا!ای بهشت حیدر!

همــــره ولایـــت! همـــــدم بـــرادر!

از هــــزار مـــریـم رتبــه‌ات فــــراتــر

یا زینب یا زینب               خوش‌آمدی یا زینب

مــــادر ولایـــت دختـــــرش تویـی تو

خون حق حسین وخواهرش تویی تو

 جبهـــۀ امـــامت سنگـــرش تـویی تو

یا زینب یا زینب               خوش‌آمدی یا زینب

شخصیت حضرت زینب (علیها السلام)

روانشناسان می گویند: عامل وراثت، تربیت و محیط در تکوّن و ساختار پایه های شخصیت آدمی نقش بنیادین دارند.1

درباره حضرت زینب (علیها السلام)، سه اصل اساسی مزبور جایگاه ویژه داشت:

الف. وراثت: ایشان از سرچشمه نبوّت و ولایت نشأت گرفت، جدّش خاتم پیامبران (صلی الله علیه وآله) بود و حضرت زینب (علیها السلام) از خمیره ذات او آفریده شد. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود:

«... وُلدِ فاطِمَةَ فَانَا وَلِیُّهُم وَ عُصبَتُهُم، وَ هُم خُلِقُوا مِن طِینَتِی...»;2 فرزندان فاطمه (حسن، حسین، زینب، و امّکلثوم)، که من ولی و سرپرست نَسَبی آنها هستم، از طینت و خمیره ذات من آفریده شدهاند.

بنابراین، حضرت زینب(علیها السلام) ژن رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را در خود داشت که وارث خاتمپیامبران(علیهم السلام) است و شخصیت ایشان از خمیرمایه وجود رسولاللّه(صلی الله علیه وآله) ریشه می گرفت.

مادر این بانو دختر پیامبر (صلی الله علیه وآله) و بهترین زنان عالم است و پدرش مولای متقیان(علیه السلام)، وصی رسول خدا (صلی الله علیه وآله). از اینرو، شخصیت نازنین حضرت زینب (علیها السلام) آمیزهای از حالات ملکوتی رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، حضرت علی(علیه السلام) و فاطمه (علیها السلام) است و این بانو مراتب کمال خویش را از این سه شخصیت بزرگ به ارث گرفته است.

ب. تربیت: حضرت زینب (علیها السلام) از آغاز ولادت تا قریب شش سالگی، در دامان پُرمهر پیامبر و حضرت علی (علیهما السلام)تربیت یافت.3 ایشان از سینه مبارک حضرت زهرا (علیها السلام) شیر نوشید و در پرتو وجود حضرت علی (علیه السلام) و نظارت دقیق ایشان رشد کرد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود:

«مَا نَحَلَ وَالِدٌ وَلَداً نَحلا اَفضَلُ مِن اَدَب حَسَن»;4

هیچ پدری هدیه ای برتر از حُسن ادب و تربیت نیک به فرزندش نداده است.

تربیت حضرت زینب (علیها السلام)، توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و حضرت علی (علیه السلام) و مادری همچون فاطمه زهرا (علیها السلام) و برادرانی همانند امام حسن و حسین (علیهما السلام) سبب شد که این شخصیت والامقام به عنوان سومین بانوی جهان اسلام پس از حضرت خدیجه (علیها السلام) و فاطمه زهرا (علیها السلام)، به شمار آید.

ج. محیط: یکی دیگر از پایه های مهم ساختمان شخصیت آدمی محیط است. حضرت زینب (علیها السلام) در محیطی که کانون فضایل، صفا و صمیمیت بود، رشد و نمو یافت. محیط زندگی حضرت زینب (علیها السلام) در شهر مدینه، خانه حضرت علی (علیه السلام)، فاطمه (علیها السلام)، حسن و حسین (علیهما السلام) بود; همان خانه ای که کعبه آمال و محبوب دل های مؤمنان بوده است. چنین محیطی نورانی و خانه ای بابرکت، ارزش های والای دینی و انسانی را در وجود پر برکت ایشان بارور و شکوفا ساخت.

1ـ عبداللّه شفیع آبادی، مبانی روانشناسی رشد، چ پنجم، تهران، چهر، 1371، ص 23ـ31.

20ـ سیدمرتضی حسینی فیروزآبادی، الفضائل الخمسه، انتشارات فیروزآبادی، 1374، ج 3، ص 150.

3ـ محمّد محمّدی اشتهاردی، پیشین، ص 29.

4ـ محدّث نوری، مستدرک الوسائل، قم، آلالبیت، 1407، ج 15، ص 164ـ165.

فضیلت های حضرت زینب (علیها السلام)

از جمله فضیلت های حضرت زینب (علیها السلام) علم و دانش اوست:

سخنان و خطبه های عالمانه، همراه با استدلال به آیات قرآن، در کوفه، مجلس عبیداللّه بن زیاد و همچنین در دربار یزید، از سوی حضرت زینب (علیها السلام) هر کدام شاهدی بر توانایی دانش این بانوست.

دربارة این خاندان گفته شده: «إِنَّ هَؤلاَء وَرَثُوا العِلمَ وَ الفَصَاحَةَ زُقُّوا العِلمَ زُقّاً».

حضرت زینب (س) علاوه بر علم لدّنی، تمام شرایط یک راوی موثّق را در حدّ کمال داراست. بدین لحاظ، به او (س) عالمه گفته‌اند.

همچنین علم پیشگویی حوادث را نیز دارا می‌باشد، چنان‌ که کیفیّت شهادت خود را پیشگویی کرد.

صفت دیگر ایشان (ع) عقیله است که ابن‌عبّاس به او داده است. همچنین مفسّری بی‌بدلیل است؛ زیرا خطبه‌های آن حضرت (س) آکنده از آیات قرآنی است.

جایگاه علمی حضرت زینب (س)

برای حضرت زینب(س) القاب علمی گوناگونی ذکر نموده‌اند که عبارتند از: «عالمةٌ غیرَ مُعلمةٍ: دانای نیاموخته»، «فهمةٌ غیرَ مُفهِّمةٍ: فهمیده بی‌آموزگار»، «نائبةُ الزّهراء: جانشین حضرت زهرا، سلام‌الله علیها»، «عَقیلةُ النِّساء: خردمند بانوان»، «سیّدة العَقائِل: بانوی بانوان خردمند»، «سُلالةُ الوِلایة: فشرده، خلاصه و چکیدة ولایت»، «وَلیدةُ الفَصاحة: زادة شیواسخنی»، «عَقیلةُ خِدر الرّسالة: خردمند پرده‌نشینان رسالت»، «بلیغة: سخنور رسا»، «فصیحة: سخنور»، «صدیقة الصّغری: راستگوی کوچک (در مقابل صدیقه کبری سلام‌الله علیها)»، «المُوثَّقة: بانوی مورد اطمینان»، «عقیلة الطّالبین: بانوی خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بین طالبیان)»، «الفاضلة: بانوی بافضیلت»، «الکاملة: بانوی تامّ و کامل»، «عقلیة الوحی: بانوی خردمند وحی»، «عقیلةالنّبوّة: بانوی خردمند پیامبری»، «رَبیعَةُ الفضل: پیش‌زادة فضیلت و برتری»، «عقلیة القریش: بانوی خردمند قریش»، «سلیلة الزّهراء: چکیده و خلاصة حضرت زهرا، سلام‌الله علیها»، «آیةٌ مِن آیات‌الله: نشانی از نشانه‌های خداوند» (ر.ک؛ رسولی، بی‌تا: 13؛ بحرانی اصفهانی، 1409 ق.، ج 11: 948 و اصفهانی، بی‌تا: 137).

این جستار بر آن است تا با تکیه بر پنج ویژگی علمی ایشان (عالمه، معلّمه، عقیله، محدّثه، مفسّره) که در میان این القاب جامع‌تر است و نمود آنها در زندگی ایشان بیشتر، به بررسی مقام و جایگاه علمی آن حضرت بپردازد.

1)علم لدنّی

علمی که در ذات شخص آفریده شده است و او از کسی فرا نگرفته (رهبری،1390: 244)، علم حقیقت و علم عارفان و صدّیقان است

(ر.ک؛ میبدی، 1371، ج 3: 341).

لذا علم لدنّی برتر از علم اکتسابی است، چون از طرف خداوند به صورت مستقیم به برخی انسان‌ها داده می‌شود که شرایط آن را طبق آیة ﴿...وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللّهُ...﴾ (البقره/282) تقوا، تزکیه و تهذیب نفس است تا افاضات الهی حاصل شود.

همچنین است آیة ﴿...وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا: و از نزد خود به او (خضر) علم آموختیم﴾ (الکهف/ 65)

که حاکی از افاضة بی‌ واسطة اینگونه علوم است.

 لذا علم خاتم‌الأنبیاء و خاندانش، از جمله زینب کبری (س) از جنس همان علمی است که به حضرت خضر (ع) افاضه شد و کلام معصوم، حضرت امام سجّاد (ع) سند و مؤیّد این امر است: «عمّتی أنتّ بِحمدالله عالمةٌ غیر معلَّمة و فهمةٌ غیر مفهَّمة: عمّه جان! تو عالمه‌ای هستی بدون اینکه معلّم داشته باشی و فهمیده‌ای هستی بی آنکه کسی مطالب را به تو فهمانده باشد» (حسّون، 1379: 437؛ رسولی، بی‌تا: 15 و مجلسی، 1403ق.:  64).

امام حسن، علیه‌السّلام، هم خواهر خود را چنین خطاب فرموده است: «خواهرم! حقّا که تو از درخت نبوّت و معدن رسالت هستی» (محمّدی اشتهاردی، 1379: 74).

لذا به استناد این سخنان و اوصاف علمی حضرت، می‌توان ایشان را بارزترین مصداق برای آیات و احادیثی دانست که در شأن علما بیان شده‌اند.

پیامبر (ص) فرمودند: «عالمان وارثان پیغمبرانند» (عاملی، 1409ق.، ج 27: 79؛ نوری، 1408ق.، ج 17: 299 و قمی، 1414ق.، ج 6: 344).

زینب (س) وارث علم و حکمت نبوی و فصاحت علوی

زینب (س) وارث علم و حکمت نبوی و فصاحت علوی بود (همانگونه که قبلاً در ویژگی‌های کلامی اهل بیت (ع) ذکر شد،) آنان فلسفة احکام را می‌دانستند و کلام آنان سرشار از حکمت بود که بعضاً آنها را برای افراد تبیین می‌کردند. گاهی از علم به حکمت تعبیر می‌شود؛ مانند آیة ﴿...وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا...: و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانى داده شده است...﴾ (البقره/269). خداوند از علم به حکمت تعبیر فرموده است (طبرسی، 1377، ج 1: 147 و طوسی، بی‌تا، ج 2: 349) و حکمت را سرشار از عظمت و خیر و برکت معرّفی نموده است؛ زیرا که عالم و دانشمند، استوارتر از جاهل می‌اندیشد و گفتار و رفتار او با متانت و استحکام توأم است. در حدیث دیگری از نخستین عالم و معلّم، پیامبر اکرم (ص)، در تکریم مقام علما آمده است: «نزدیکترین مردم به مقام و مرتبت نبوّت، دانشمندان و مجاهدان راه حق هستند» (حسینی علوی، بی‌تا: 46؛ حکیم، بی‌تا: 7؛ آملی،1381: 12 و العاملی، 1409ق.: 85). حال آنکه زینب کبری (س) هم سلالة نبوّت بود و هم در سخن معصوم به اهل علم بودن (عالمة غیر معلّمه) و فرهیختگی ستوده شده است. به علاوه، ایشان در زمرة مجاهدان مذکور در حدیث شریف نبوی هم قرار می‌گیرند؛ زیرا با جان و مال و فرزندانش در راه خدا به دفاع از ولایت پرداخت. در تأیید قرآنی، جایگاه والای ایشان در امر جهاد آیة زیر مورد استناد است: ﴿الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ...: آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقام ایشان نزد خدا برتر است...﴾ (التّوبه/20).جهاد، به کار بستن نهایت درجة قدرت و طاقت است (ر.ک؛ موسوی همدانی، 1374، ج 16: 152). معمولاً اوّلین معنایی که از جهاد در ذهن متبادر می‌شود، مبارزه در میادین جنگ است، امّا این یکی از جنبه‌های جهاد است و گاهی جهاد به‌گونه‌ای است که نیازی به کشیدن شمشیر و جنگیدن نیست.

با توجّه به اینکه حضور زنان مسلمان هنگام جنگ و در صحنه‌های جهادی شکلی متفاوت و در خور شأن یک زن دارد، اُسوه‌های جهادی زنان در صدر اسلام، همچون حضرت زهرا (س) در دفاع از ولایت و پاسداری از سنّت‌های راستین نبوی در مقابل بدعت‌ها و انحراف‌ها از طریق احتجاج و خطبه‌های کوبنده و نهایتاً اظهار نارضایتی و بیزاری (از برخی افراد) در راستای تحقّق اهداف راستین دین خود مبارزه نمودند. زینب کبری(س) هم به تبع از مادر خود به ادامة مبارزه و جهاد در این راه پرداختند.

علاّمه أسد حیدر ویژگی جهادی زینب کبری (س) را اینگونه بیان می‌کند: «زینب دختر علی (علیهماالسّلام) با ثبات قلب در میدان جهاد ظهور می‌کند... او نقش جهادی خود را قهرمانانه ایفا نمود... او برای رضای خدا و جهاد در راه او، مصایب و سختی‌ها را تحمّل کرد» (بحرانی اصفهانی، 1409ق.، ج 11: 951). همچنین آیت‌اللّه سیّد أبوالقاسم خوئی (ره) جهاد حضرت را اینگونه وصف می‌کند: « به درستی که او شریک برادرش، حسین(ع)، در دفاع از اسلام و جهاد در راه خداست....». (خویی، 1413ق.، ج24: 219). تجسّم جهاد در سیرهای زینبی، به استناد تاریخ و روایات ترک مال و رفاه در زندگی، تقدیم فرزندان، ولایت‌مداری و ... است که او را همسنگر حسین (ع) و شریک او در راه عقیده و جهاد او کرده بود. لذا شکل مبارزات جهادی زنان اهل بیت (ع) به‌گونه‌ای بود که با عفّت و شخصیّت آنان هیچ گونه منافاتی نداشته است.

2) علم بلایا و منایا

یعنی علم پیشگویی حوادث و خبر داشتن از وقایع آینده و تاریخ و کیفیّت شهادت خود و دیگران (محدّثی، بی‌تا: 5). نظر به اینکه نایب امام معصوم باید فردی فقیه و خبره باشد، زینب عالمه (س) تنها زنی بود که در مقطعی از زمان نایب ولایت و مدافع به حق آن بود. ایشان همچون اصحاب خاصّ پیامبر (ص)، سلمان، ابوذر و برخی از یاران حضرت علی (ع)، مانند میثم تمّار و رشید هجری، علم آگاهی از حوادث آینده (علم بلایا و منایا) را داشت که آن را از پدر بزرگوار خود فراگرفته بود (مامقانی، بی‌تا، ج 1: 253 و محلاّتی، 1380، ج3: 57). همچنین در دوران خلافت امام علی (ع) ایشان در متن جریان‌های سیاسی و اجتماعی جامعه قرار داشت (بشیری، 1385: 39) و پس از شهادت مادر، جانشین و حامل رسالت وی شدند. او شاهد خیانت معاویه به امام حسن (ع) و خیانت دنیاپرستان به ایشان بود. پس از حسین (ع) هم پرچمدار مرجعیّت امّت اسلام شد و باید امام و امامت را از گزند این فاجعه حفظ می‌ کرد.

زینب (س) از جانب امام حسین (ع) نیابت خاص داشت و مردم در احکام حلال و حرام به او مراجعه می‌ کردند. این وصایت تا بهبودی امام زین‌العابدین (ع) از بیماری ادامه داشت (میانجی، 1384: 5).

در اثبات‌الوصیّه آمده که حسین (ع) به خواهرش زینب وصیّت کرد و در زمان امام چهارم (ع)، علوم آل محمّد(ص) برای پرده‌پوشی بر امام چهارم و حفظ جان او از زبان زینب (س)، دختر علی، نشر می‌شد (مسعودی، 1384: 272؛ قمی، بی‌تا، ج 1: 316 و بهشتی1368: 51). این شواهد حاکی از جایگاه و ظرفیّت علمی ایشان در دریافت علوم شریعت، نشر و پاسداری از آنهاست.

مرجعیّت فکری و فتاوی حضرت زینب (س) در برطرف کردن نیازهای شرعی و علمی مردم آنقدر مورد توجّه مردم قرار گرفته بود که از این محبوبیّت تهدیدی جدّی احساس شده بود و عمرو بن سعید

(فرماندار مدینه) آن حضرت را تبعید کرد (القطیفی، 1412ق.، ج 1: 466؛ شهرستانی، 1416ق.، ج6: 1؛ حسنی، بی‌تا: 16؛ محسن‌زاده، 1388: 71 و عبّاسی غریب، 1372: 154). او در نامة خود به یزید، خطر وجود حضرت را اینگونه گزارش داد: «همانا وجود زینب میان اهل مدینه محرّک افکار است و او زنی بافصاحت، خردمند و تیزهوش است. او و همراهانش برای خونخواهی حسین تصمیم به شورش دارند» (شهرستانی، 1416: 7). 

شکوه علمی حضرت کمر دشمن را به لرزه درآورده بود و از آن احساس خطر می‌کرد. ایشان همانند مادرش، فاطمه (س)، جز در ضرورت از خانه خارج نمی‌شد، امّا دورادور چشم بیدار جامعة خویش بود و تأثیر عمیق سخنانش را از رسوایی دستگاه اموی، پشیمانی مردم، حتّی یزید و حرکات شورشی علیه امویان را می‌توان دریافت.

نمونة دیگر نبوغ آن عالمه، جمله‌ای است که در پاسخ ابن‌زیاد فرمودند. زمانی آن حقیر به حضرت (س) گفت: «کار خدا را با برادر و خاندانت چگونه دیدی؟!» فرمود: « چیزی جز زیبایی ندیدم» (حسینی موسوی، 1418ق.، ج2: 363 و جزایری، 1427ق.، ج1: 243). این جمله را سالیان است که اهل علم و ادب در تفسیر و تحقیق آن می‌ کوشند که افق نگاه حضرت در چه حد بود که از آن قتل‌گاه خونین زیباییش را درک کرد؟! این بصیرت در برداشت از حوادث، تجلّی تحقّق وعده‌ای است که خداوند در کلام خود داده است: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَاناً ...: اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما وسیله‏ اى جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمى‏ دهد...﴾ (الأنفال/29). چنین برداشتی از این فاجعة دلخراش آن هم از طرف یک زن که وجودی لطیف و سرشار از مهر و عطوفت دارد، واکنشی شگفت و تأمّل‌برانگیز است. بر این اساس، در واکاوی اینگونه رفتارها در سیرة ایشان می‌توان به زیر مجموعه‌ای از آگاهی رسید؛ دانشی خاص برای انبیاء، ائمّة اطهار و اولیاء‌الله است که آن بانوی خردمند و عالمه هم از آن بهره‌مند بود.

ب) عقیله

لقب عقیلة بنی‌هاشم را صاحب‌نام‌ترین راویان صدر اسلام، ابن‌عبّاس به او داد (بحرانی اصفهانی، بی‌تا: 195). بنی‌هاشم در میان اقوام، برجسته و دارای مقامی والا بودند و از حضرت زینب (س) احادیثی را نقل می‌کردند؛ از جمله ابن‌عبّاس، دانش‌آموختة مکتب علوی که به القاب علمی بسیار و الا همچون حبرالأمّة،ت رجمان‌القرآن، شیخ‌المفسّرین و... ملقّب بود، از ایشان حدیث نقل می‌کرد. حضرت خطبة فدکیّه را برای ابن‌عبّاس نقل فرمود. پس ابن‌عبّاس در مقام ایشان گفت: «حدّثَتنا عقیلتَنا: بانوی خردمند ما گفت...»

(شریف القرشی، بی‌تا: 6؛  قزوینی، 1409ق.: 2 و بهشتی 1368: 51). عقیله یعنی بانوی گرامی و مخدّره (ر.ک؛ مصطفی، بی‌تا، ج2: 617). از این رو، فرزندان آن حضرت را بنی‌عقیله می‌گفتند (ر.ک؛ عزیزی، بی‌تا: 8). نبوغ علمی آن بانو از کودکی شگفت‌آور بود، به‌ویژه در مسایل اعتقادی.

روزی حضرت علی (ع) زینب (س) را بر زانوی خود نشانده بود. به او فرمود: بگو یک. زینب هم گفت یک. پدر فرمود: بگو دو. زینب ساکت شد. علی (ع) به او فرمود: دخترم سخن بگو. زینب گفت: زبانی که به گفتن یک گردش کرده، چگونه دو بگوید؟! امام از پاسخ حکیمانه و عالمانة دخترش بسیار مسرور گشت و او را بوسید (ر.ک؛ حسینی علوی، بی‌تا: 3؛ الحائری، 1385، ج2: 232 و محمّدی اشتهاردی، 1379: 35).

نیشابوری در رسالة علویة خود آورده است که زینب (س) در فصاحت و بلاغت و نیز زهد و عبادت همچون پدرش علی مرتضی و مادرش زهرا، علیهما‌السّلام بود (بحرانی اصفهانی، 1409، ج 11: 951).

امّا مدیریت بحران کربلا، از جانب امام معصوم (علیه‌السّلام) به حضرت زینب (س) واگذار شد. ایشان هم در اطاعت از امام خود فرمودند: «ای برادر! آسوده‌خاطر باش. مرا آنگونه که می‌پسندی، خواهی یافت» (نشریّة الکفیل، 1434ق.: 7 و حسنی، بی‌تا: 7).

این پاسخ در واقع، اوج توانایی و کفایت ایشان برای ادارة این جریان را می‌رساند. اساس مسئولیّت او در دو محور قرار می‌گرفت: یکی آغاز جنگی نرم علیه امویان، و دیگری حفاظت از حضرت سجّاد (ع) و اسیران بود که سخنان آن حضرت موجب هجومی دیگر علیه آنان نشود. این مسئولیّت بسیار سنگین تدبیری والا اقتضاء می‌کرد. همچنین نیاز اساسی در مدیریّت این شکل از جنگ و جهاد، موقعیّت‌شناسی بود که حضرت زینب (س) در آن شرایط گاه با کلام خود و گاه سوز دل و گریه‌هایش که پشیمانی و خجلت آنان را در پی داشت، به دفاع از ولایت برخاست.

زینب دست‌ پروردة دامان مادرش، زهرا (س)، بود که خطبة طولانی او در مسجد مدینه، میزان علم آن حضرت در پاسخگویی به پرسش‌های زنان (ر.ک؛ موسوی الکعبی، بی‌تا: 26 و مجلسی، 1403ق.، ج 2: 3)، تبادل افکار با علی (ع) (ر.ک؛ سلمانپور، 1380: 86) و از مصحف او (مصحف فاطمه) می‌توان جایگاه علمی او را در فضای متشنّج و بیمار آن جامعه دریافت.

قبل از حادثة عاشورا در تاریخ برای حضرت زینب (س) هیچ سخنرانی در اجتماع مردان ثبت نشده است. امّا شرایط اقتضا می‌کرد که به سخنرانی در جمع نامحرمان و دستگاه‌های فاسد اموی به افشاگری آنان بپردازد. حتّی زمانی که امام سجّاد(ع) می‌توانست به افشاگری خاندان اموی برخیزد، زینب (س) این مسئولیّت را بر عهده گرفت، چراکه جان حضرت سجّاد(ع) در خطر بود.

بشیر بن خزیمه اسدی نقل کرده که «فصیح‌تر از او ندیدم. گویی از زبان امیرالمؤمنین بود که سخن می‌گفت. پس اشاره کرد به مردم که ساکت شوند. پس نفس‌ها در سینه حبس شد. آنگاه خطبة بلیغ خود را بیان فرمود» (طوسی، 1414ق.: 92 و شیخ مفید، 1413ق.: 207). نور‌الدّین جزایری در خصائص‌الزینبیّه در مورد حضرت چنین نوشته است: «منطق او همانند منطق پدرش است» (عزیزی، بی‌تا، ج 2: 16). علی (ع) در توصیف خود فرموده است: « همانا پروردگارم به من قلبی آگاه و دانا و زبانی سخنگو بخشده است» (آمدی، 1366: 63 و سیوطی، 1371: 142).

اخلاق زینبی خلقیّات علوی و فاطمی

لذا اخلاق زینبی خلقیّات علوی و فاطمی را در علم، منطق، فصاحت، شجاعت و... را برای دیگران و دشمنان متجلّی نمود، به گونه‌ای که یزید پس از عجز در برابر وی، او را «سجّاعه» خواند. این تعبیر نشان از عجز دشمن و مدّعیان فصاحت در سخنوری در مقابل کلام غرّای ایشان دارد؛ کلامی که حقّ و حقیقت را درگوش یزیدیان فریاد می‌زد؛ کلامی که با کلام خداوند آمیخته شده بود و هزاران سؤال از یزید و مردم فریب‌خوردة آن جامعه داشت.

ج) محدّثه

نام حضرت زینب (س) در کُتُب رجالی شیعه

(ر.ک؛ ابن‌بابویه، 1413ق.، ج 3: 567؛ الموسوی الخویی، 1413ق.، ج 24: 135 و مامقانی، بی‌تا، ج 1: 27)، من لا یحضره الفقیه، وسائل الشّیعه (حرّ العاملی، 1409ق.، ج1: 22) و بحارالأنوار و ...آمده است.

در باب شخصیّت روایی حضرت زینب (س) علمای بزرگی از جمله آیة‌الله خوئی، سیّد نورالدّین جزایری، ابوالفرج اصفهانی و ... سخن گفته‌اند. او در خردسالی راوی خطبة مادرش بود و روایات او هیچ شبهه‌ای در اعتبار نداشت، چراکه او عالمة غیر معلّمه بود و تمام شرایط یک راوی موثّق را در حدّ کمال، بلکه فراتر از آن در خود داشت.

حضرت زینب (س) را صحابة پیامبر دانسته‌اند. او از پدر، مادر و برادران بزرگوارش حسن و حسین (علیهم‌السّلام)، أُمّ هانی، عبد‌الله بن جعفر (ر.ک؛ عزیزی، بی‌تا: 12)، همسران پیامبر (ص) (ر.ک؛ ابن‌سعد، 1377، ج 8: 461)، أمّ ایمن (ر.ک؛ ابن‌قولویة قمی، 1385: 567) و أسماء بنت عمیس (ر.ک؛ رحمانی همدانی، 1378: 79 و غروی، 1375: 198) به نقل حدیث پرداخته است. همچنین از حضرت زینب(س) هم افرادی به نقل حدیث پرداخته‌اند که از جملة آنها می‌توان امام زین‌العابدین (ع) (ر.ک؛ صدوق ،1425ق.: 567)، فاطمه بنت حسین بن علیّ بن أبی‌طالب (ع) (ر.ک؛ صادقی اردستانی،1372: 100 و بحرانی، 1409ق.، ج 21: 345)، عبدالله بن عبّاس (ر.ک؛ اصفهانی،1380: 91)، زید بن علیّ بن الحسین (مجلسی، 1403ق.، ج29: 239)، احمد بن محمّد بن جابر (ر.ک؛ صدوق،1425ق.: 320)، عطاء بن سائب، محمّد بن عمرو، عباد عامری، جابر بن عبدالله انصاری را نام برد (ر.ک؛ غروی،1375:198 و صادقی اردستانی1372: 100). برخی از این احادیث، حدیث »الجارّ ثمّ الدّار» (صادقی اردستانی، 1373: 1)، نزول مائده بر مادرش حضرت زهرا (س) (ر.ک؛ ابن‌طاووس، 1399: 4 و طوسی،1414ق.: 879)، حدیث أمّ ایمن (ر.ک؛ صادقی اردستانی،1373: 1 و ابن‌قولویة قمی،1385: 571ـ566)، حدیث فاطمیّات (بحرانی، 1409: 345) و... هستند.

ابن‌سعد در الطّبقات الکبری، زینب (س) را جزء راویانی ذکر می‌کند که از همسران پیامبر و دیگران (و آنها از پیامبر (ص)) حدیث نقل کرده‌اند (ابن‌سعد، 1377، ج8: 461). مرحوم طبرسی در أعلام الوری بر این قول تأکید می‌کند و می‌گوید: «او از مادرش فاطمه (س) حدیث نقل می‌کرده است» (طبرسی، بی‌تا: 294).

علاّمه مامقانی او را از «محدّثات» شمرده است و دربارة آن عُلیا مخدّره نوشته است: «صدوق او را در مشیخه نام برده است... و ابن‌اثیر در أسد‌الغابه او را از صحابه دانسته است...زینب!

زینب کیست؟! تو چه می‌دانی که زینب کیست؟

او عقیلة بنی‌هاشم است که در صفات ستوده، برترین است و کسی جز مادرش بر او برتری ندارد تا جایی که اگر او را صدیقة صغری بخوانیم، حق گفته‌ایم» (عسقلانی، بی‌تا، ج3: 500 و مامقانی، بی‌تا، ج3: 79). ابن‌اثیر نام زینب (س) را در زمرة اصحاب رسول خدا (ص) ذکر کرده است و دربارة او می‌گوید: «زینب زنی عاقل، خردمند، و با منطق قوی بود... و سخن او با یزید در تاریخ مشهور و مذکور است و این سخنان دلیل بر عقل و قوّت قلب اوست» (ابن‌اثیر جزری، بی‌تا، ج5: 300).

بر این اساس، حضرت زینب را می‌توان یکی از ناقلان و حافظان میراث حدیثی شیعه دانست که اعتبار و سندیّت روایاتی که ایشان در سلسلة سند آنها قرار گرفته، محرز و مایة اطمینان محدّثان و محقّقان حدیثی است؛ زیرا سخن صحابه به جهت تعلیم و تربیت یافتن او نزد پیامبر، اعتبار حدیثی مسند و منقول از پیامبر را دارد. جایگاه والای حدیثی و روایی ایشان نزد رجالیّون آنگونه بود که به جز زنان اهل بیت(ع) به ندرت بانویی در چنین جایگاه حدیثی قرار می‌گیرد. شاهد ما در این باره کُتُب رجالی است که ایشان را در اعتبار، پس از حضرت فاطمه (س) قرار می‌دهد.

هـ) معلّمه

خانة حضرت زینب (س) و مکتب او، مهبط وحی بود. تدریس او هم بر عهدة خمسة طیّبه بود (استادانی که مقام عصمت و طهارت آنها را قرآن تأیید کرده است)؛ زیرا که او در شرایط بسیار سختی قرار خواهد گرفت و آزموده خواهد شد. با رحلت جانسوز مادر و جدّ بزرگوارش، باید همدم پدر می‌شد و جای خالی مادرش را برای خواهر و برادرانش پُر می‌کرد. پس از مادر، پدر که بزرگترین پشتگرمی بود، از پیش زینب می‌رود. بعد از پدر باید غم برادر بزرگترش را به جان می‌خرید و در آخر هم مهم‌ترین و جانکاه‌ترین مسئولیّت حضرت (س)، با سفر برادر و امام خود آغاز می‌شد.

آنجا بود که زینب (س) باید تمام آموخته‌هایی را که خمسة طیّبه در وجود او نهادینه کرده بودند، در مکتب عاشورا به نسل‌های بعد تعلیم می‌داد. ایشان در زندگی، علم خود را محصور نمی‌کرد، لذا می‌توان ایشان را یکی از افراد معنی به این حدیث از جدّ بزرگوارشان دانست.

ایشان می‌فرمایند: «زندگی افراد عالم و دانشمند بر روی پهنة زمین همانند وجود ستارگان در آسمان‌هاست که انسان به مدد درخشش آنها در خشکی و دریا، در دل شب و تاریکی‌ها راه خود را بازمی‌یابد...» (العاملی، 1409ق.: 85 و المتّقی الهندی، 1409ق.، ج 10: 151).

وی معارف و معالم خود را نه تنها برای زنان، بلکه برای برخی مردان هم شرح و تبیین می‌کرد. فضای حاکم بر آن ایّام به گونه‌ای بود که درس خواندن و فعّالیّت بیرون از منزل برای زنان و دختران امری غیرمعمول بود و در فضای مردسالار و متعصّب آن روز آموزش و آشنایی با خطّ و نوشتن را جایز نمی‌دانستند.

لذا ایشان حصار عقاید و تعصّبات پوچ را شکسته و یکّه‌تاز میدان علم و دانایی و دفاع از آن شد.

مقام معلّمی زینب (س)

در مقام معلّمی زینب (س) زبان قاصر است، چراکه تمام ابعاد شخصیّتی او، چه در عمل و چه در فکر و روح همگی الگویی تام، اوّلاً برای انسانیّت و ثانیاً برای مسلمان بودن است. او اجازه نداد کربلا فقط صحنه‌ای از یک حادثة غم‌انگیز باقی بماند.

او معلّم صبر و بردباری، شجاعت، تقوا و عبادت، ولایت‌مداری، زهد، عفّت و پاکدامنی، و صفات برجسته و متعالی دیگری است که نام بردن آنها در این مقال نمی‌ گنجد.

راجع به نمونه خدمات علمی و استادی حضرت زینب (س) مطالب مفیدی در سایت (مدرسه تعلیم و تربیت) آمده مراجعه شود!

د) مفسّره

روایات زیادی ناظر به مقام علمی اهل بیت (ع) در باب قرآن است؛ از جمله روایاتی که خبر می‌دهند از اینکه اهل بیت (ع) عالم به تفسیر و تأویل قرآن هستند. علم آسمان‌ها و زمین را از آن استخراج می‌کنند. اصلاً اهل قرآن هستند و اگر بخواهند دربارة فاتحةالکتاب تفسیر بنویسند، باید آن را بار هفتاد شتر کنند.

همانگونه که در ینابیع‌المودّه آمده است که ابن‌عبّاس می‌فرماید: «من نزد امیر مؤمنان تفسیر می‌آموختم. حضرت به من فرمود: ای پسر عبّاس! اگر من آنچه را که در هفت آیة سورة حمد است، از «ب» بسم‌الله تا «وَ لاَ الضَّالِّین»، برای شما بگویم و شما هم گفته‌های من را بنویسید و بعد از اینکه من پایان آن را اعلام کنم، هفتاد شتر جوان را باید بیاورند تا این نوشته‌ها را بار کنید» (القندروزی، 1422ق.، ج 1: 205). اینکه اهل بیت عالم به قرآن، از آغاز تا به انجام هستند، نشان آن است که آنان راسخون در علم‌اَند (ر.ک؛ مجلسی، 1403ق.، ج23: 197).

لذا تربیت در محیط وحیانی و رشد یافتن در محضر پیامبر و معصومین، علیهم‌السّلام، که جامع‌ترین افراد در تفسیر و تأویل‌اَند، حضرت زینب (س) را مفسّری بی‌بدیل ساخت.

خداوند مقام علمی آنان را اینگونه بیان فرموده است: ﴿...وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ...: تفسیر و تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمى‏دانند...﴾ (آل‌عمران/7). راسخون، اهل بیت پیغمبرند (ر.ک؛ عروسی حویزی، 1415ق.، ج1: 316، بحرانی،1416 ق.، ج1: 597 و حسینی شاه عبد‌العظیمی،1363، ج2: 19).

زینب کبری فرزند و دانش‌ آموختة مکتب چنین مفسّری بود. لذا با این اوصاف می‌توان دریافت که از قرآن کریم و تفسیر آن، چه میزان علم نزد زینب کبری(س) بود: ﴿بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ...: بلکه این آیات روشنى است که در سینة دانشوران جاى دارد...﴾ (العنکبوت/49).

لذا تأمّل در سخنان حضرت زینب (س)، همان مفسّری که خاندانش به عِدل قرآن تعبیر شده‌اند، پیوند عمیق کلام ایشان با آیات قرآنی را به خوبی می‌نمایاند.

اقتباس مکرّر از آیات الهی و تطبیق آن بر اوضاع کوفیان در خطبه‌ها و سخنان، خود قرینه‌ای دیگر در علم ایشان به تفسیر، تأویل و تطبیق آیات قرآنی است و تقریباً در تمام تفاسیر، مصداق آیة فوق، حضرت محمّد و اهل بیت ایشان (علیهم‌السّلام) به طور خاص، و عالمانی که به ایشان اقتدا می‌کنند، به طور عام، معنا شده‌اند (ر.ک؛ طبرسی، 1372، ج 8: 451؛ مغنیه، بی‌تا، ج 1: 527؛ مدرّسی، 1419ق.، ج 9: 471 و عروسی حویزی، 1415ق.، ج 4: 166).

سیّد نورالدّین جزایری هم در خصائص الزّینبیّه، جایگاه علمی و فعّالیّت‌های آموزشی ایشان در جامعه را اینگونه توصیف می‌کند:

«روزگاری که امیرالمؤمنین (ع) در کوفه بود، زینب (س) در خانه‌اش مجلسی داشت که برای زنان قرآن را تفسیر و معنا می‌کرد. روزی «کهیعص» را تفسیر می‌نمود که امیرالمؤمنین (ع) به خانة او آمد و فرمود: ای نور و روشنی دو چشمان! شنیدم برای ز‌نان «کهیعص» را تفسیر می‌نمایی. زینب (س) گفت: آری.

امیرالمؤ منین (ع) فرمود: این رمز و نشانه‌ای است برای مصیبت و اندوهی که به شما عترت و فرزندان رسول خدا (ص) روی می‌آورد. پس از آن مصایب و اندوه‌ها را شرح داد» (مکارم شیرازی، 1361، ج 13: 7؛ عروسی حویزی، 1415ق.، ج 3: 319 و جزایری،1379: 60).

لذا هر کس بنا به ظرفیّت خود از اسرار و تأویل آیات قرآن آگاه می‌گردد و آنان که علم ایشان از علم بی‌پایان پروردگار سرچشمه می‌گیرد، طبعاً به همة اسرار و تأویل‌های قرآن آشنا هستند. امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «مَن فَهِمَ القرآنَ فَسَّرَ جُمَل العِلم: هر کس قرآن را بفهمد، همة علوم را جملگی تفسیر می‌کند» (فیض کاشانی، 1416ق.، ج1: 36). با توجّه به این سخن، تسلّط حضرت زینب (س) بر علوم دیگر، علاوه بر علم به فهم و تفسیر قرآن اثبات می‌شود.

در روایتی دیگر آمده است: «حضرت زینب (س) در محضر دو برادر خود، حسنین (ع)، نشسته بود و آنها دربارة گفتار رسول خدا (ص) با هم گفت‌وگو می‌کردند. زینب (س) عرض کرد: شنیدم می‌گفتید رسول خدا (ص) فرمود: بعضی از امور حلال آشکار است و بعضی حرام آشکار، ولی بعضی شبهه‌ناک است که بسیاری از مردم حکم آن را تشخیص نمی‌دهند... آنگاه زینب (س) چنین شرح داد: هر کس از امور مشتبه پرهیز کند، دین و آبرویش را از انحراف حفظ می‌کند و هر کس که مرتکب امور شبهه‌ناک شد، پایش به سوی حرام می‌لغزد؛ مانند چوپانی که گوسفندانش را در نزدیک پرتگاهی عبور می‌دهد، قطعاً احتمال سقوط آن گوسفندان از آن پرتگاه بسیار است. بدان که هر چیزی پرتگاهی دارد. اموری را که خداوند حرام کرده، همان پرتگاه هستند. ارتکاب امور شبهه‌ناک، نزدیک به آن پرتگاه خواهد بود که موجب سقوط خواهند شد. در هر انسانی عضوی وجود دارد که اگر صالح شود، موجب صالح شدن سایر اعضاست و اگر فاسد شود، باعث فاسد شدن سایر اعضا می‌گردد. آن عضو، قلب است. ای برادرانم! (حسن و حسین) آیا از پیامبر (ص) که به تأدیب الهی ادب شده، شنیده‌اید که فرمود: خداوند مرا تأدیب نمود و نیکو ادب کرد؟!» (مجلسی،1403ق.، ج16: 210 و ج68: 382 و محمّدی ری‌شهری،1367، ج 1: 78). حلال آن است که خداوند آن را حلال نموده، قرآن آن را بیان کرده است و پیامبر (ص) آن را توضیح داده است؛ مانند: حلال بودن خرید و فروش، اقامة نماز در وقت خود، ادای زکات، انجام روزة ماه رمضان و حج برای مستطیع، ترک دروغ، نفاق و خیانت و نیز مانند امر به معروف و نهی از منکر. به این ترتیب، عبارتی را که از جدّ بزرگوار خود شنیده بود، به خوبی برای برادران خود تفسیر و تحلیل کرد (ر.ک؛ عزیزی، بی‌تا: 2؛ میرزایی، 1386: 223 و محمّدی اشتهاردی، 1379: 76ـ74). جدول زیر سخنان حضرت (س) (در کوفه و شام) و میزان تطبیق آنها با آیات قرآنی را نشان می‌دهد (برای مطالعة خطبه به صورت کامل، ر.ک؛ مدرسی، محمّدتقی. (1416ق.). الصّدیقة زینب شقیقة الحسین(ع). تهران: بی‌نا. صفحة20):

والسلام مرتضوی

برچسب ها:

  • ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها)x
  • شخصیت حضرت زینب (علیها السلام)x
  • فضیلت های حضرت زینب (علیها السلام)x
  • ویژگی های حضرت زینب (س) علم لدنّی و علم بلایا و منایاx
  • القاب حضرت زینب (س) عقیله محدّثه مفسّره معلّمهx
  • زینب (س) وارث علم و حکمت نبوی و فصاحت علویx
  • اخلاق زینبی خلقیات علوی و فاطمیx
  • زینب کیست؟! تو چه می‌دانی که زینب کیست؟x
  • مقام معلّمی زینب (س)x
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۹ ، ۱۹:۱۲
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)